گلی
 
قالب وبلاگ

دلم می خواست صبح ها رهگذر کوچه خودمون بودم و بوی غذاهامو حس می کردم ، مخصوصا امروز که سبزی پلو داشتیم ، با برنج محلی عطرش صحرا رو می گیره .

کارهامو نتونستم تو ارامش و اروم انجام بدم ، گنجوندن اون همه کار تو یک ساعت سخته. از نیم ساعت طلایی هم ده دقیقه کم شد . تو مدت زمان باقیمانده مدیت انجام دادم و وقتی وسطاش حواسم پرت شد و به این فکر افتادم که امروز چه کارهای خوبی می تونم انجام بدم یهویی دیدم موذن میگه ``حی علی خیرالعمل``. پایان مدیتیشن خودمو تو هاله صورتی بزرگی تصور کردم که شعاعش کل استانمون رو گرفته . نمی دونم معنی هاله رنگ صورتی چیه ، فقط عشق کردم امروز صورتی باشم .

خرمن غنچه های نشکفته رز رونده خونده همسایه همیشه باعث لبخند صبحگاهی من میشه . از کنار آقایی رد شدم که خط بوی عطر خوشش تا ناکجا رفته بود .

وقتی خواستم از عرض خیابون رد شم ، اون قسمتی از راه رو انتخاب کردم که سری قبل گفته بودم به درخت نارنج رز رونده گره خورده ، روی زمینش پر از گلبرگ های صورتی بود و همزمان باد می وزید ، کمی زیر گل مکث کردم تا روی سرم گلبرگ بریزه و هم ریتم با آهنگ عاشقانه تو گوشم رد شدم و بعدش بوی رز آفتاب خورده به مشامم رسید . باشد که امروز ترک برندارد ، چینی نازک تنهایی من و از این صحبتا😃

[ دوشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 8:30 ] [ گلی ] [ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
لینک های مفید
لینک های مفید