| گلی | امروز دومین روزی بود که با صدای بارش بارون از تخت پاشدم ، مسلما اگر وسوسه تماشای بارون نبود ، فیلم قطع نمی کردم. قدم زدن زیر اب و هوای خنک و نم بارون تجربه عجیبیه وقتی قطره های آب رو میبینی که از برگها و گلبرگ ها آویزون شدن . الان که دارم می نویسم هوا اونقدر تاریکه که انگار نه انگار ۸ صبحه و بارون شدیدتر می باره و چشمامو به یک خواب عمیق ، حتی پشت میز محل کارم دعوت می کنه . قهوه عزیزم کجایی؟ دلم بازم رانندگی زیر بارون توی جنگل خواست با یه اهنگ عاشقونه و یار . دیدن چکیدن قطره های بارون از شاخ و برگ درختایی که تمیز و براق شدن از علاقمندی های منه شما دوست داری کجا باشی وقتی بارون می زنه؟  [ پنجشنبه هشتم آبان ۱۴۰۴ ]  [ 8:12 ]  [ گلی ] 
[  ]  | |
| [ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |