|
گلی |
تونستم دو ساعت مدام بخوابم و این خبر خوبیه . انگار خستگی هام رفته . یه خواب قشنگی دیدم ، حتی وقتی بیدار شدم هم می دونستم تعبیر خوبی داره . خواب دیدم از کنار باغ پرگلی با عزیزانم رد میشم ، درختهای مرکبات باغ ، غلاف شکوفه زده بودن و توجه منو جلب کردن ، نزدیک که شدم شکوفه های سنبل و در سایه درخت زنبق پرگلی دیدم. مثل زمان بیداری دلم نیومد بچینمشون ولی چند گلی خود به خود شکستن و من برداشتم و یک دسته گل برای خودم و دسته گلی بزرگتر برای همراه من شد . وقتی داشتم به گلهام نگاه و بو می کردم با صدای اذان صبح بیدار شدم . ازش بابت خواب خوبی که دیدم تشکر کردم و بازم با هم کمی گپ زدیم . خیلی وقت بود با هم خلوت نکرده بودیم مگه نه خدا جون؟! [ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 4:47 ] [ گلی ]
[ ]
|
|
| [ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |